جدول جو
جدول جو

معنی نخود سیاه - جستجوی لغت در جدول جو

نخود سیاه
(نُ خُدْ)
مجک. (یادداشت مؤلف).
- پی نخود سیاه فرستادن، کسی را که نخواهند در وقت کاری حاضر باشد به تدبیر و بهانه بیرون فرستادن: دیروز رندان میخواستند شراب بخورند آخوند بیچاره را پی نخود سیاه فرستادند. پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نژاد سیاه
تصویر نژاد سیاه
مجموع افرادی که پوست بدنشان سیاه است و در افریقای مرکزی و شرقی به سر می برند
فرهنگ فارسی عمید
(هََ رَ مَ)
بدنبال امری ناشدنی و صعب الحصول فرستادن
لغت نامه دهخدا
گونه ای نخودکه دانه های آنر الپه میکنندوبصورت لپه ببازارعرضه میشود. یادنبال نخودسیاه فرستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنبال نخود سیاه فرستادن
تصویر دنبال نخود سیاه فرستادن
کنایه از کسی را به بهانه ای از مجلس دور کردن، سرکار گذاشتن
فرهنگ فارسی معین